رفته بودم سر حوض تا ببینم شاید، عکس تنهایی خود را در آب... آب در حوض نبود ماهیان می گفتند: هیچ تقصیر درختان نیست ظهر دم کرده تابستان بود پسر روشن آب، لب پاشویه
نشست و عقاب خورشید، آمد اورا به هوا برد که برد
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در سه شنبه 14 دی 1395برچسب:
,
ساعت
19:10 توسط ساعت صفر عاشقی
| |